ماییم که آمده ایم ومی گذریم .
هستی باقی می ماندهمانگونه که هست .
این زمان نیست که می گذرد.
ماییم که آمده ایم ومی گذریم .
اماازسویی سخت دراشتباهیم .
به جای اینکه ببینیم که درگذریم .
به اختراع بزرگی تکیه کرده ایم .
ساعت .......
شاهدزمان درگذر.....
اندیشه کنید:اگرانسان برکره خاک نبود.
آیاگذرزمان معناومفهومی داشت ؟
پدیده هاهمچنان وجودداشتند.
دریاهمچنان به ساحل می خرامیدوامواج به صخره هامی کوبید.
آفتاب برمی آیدوبازغروب خواهدکرد.
اماصبح وغروبی درکارنخواهدبود.
زمان - آن گونه که مامی شناسیم - معنایی نخواهدداشت .
زمان قائم به ذهن انسان است .
وحیاتش مدیون دیروزهاوفرداهاست .
این لحظه پاره ای اززمان نمی تواندباشد.
هنگامی که همین لحظه - همین جاحضورداری .
زمانی وجود ندارد.